haamfa

. تفکرت رو با قدرت طراحی کن...

قرن ما روزگار مرگ انسانیت است...

از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید
آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد، دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت
قرن ما
روزگار مرگ انسانیت است...

ف.م

۴ ۰
Hamid ‌‌‌‌
۱۸ اسفند ۱۱:۰۶
زیباست

پاسخ :

حمید خان عزیز...
نبات ...
۱۸ اسفند ۱۱:۵۶
مال علی شریعتی به گمونم
راهنمایی که بودم این شعرو میخوندم

پاسخ :

شعر از فریدون مشیری یه
آره شعر قشنگیه:)
saied davoodi
۱۸ اسفند ۱۲:۰۰
اینبار نفهمیدم شعر از کیه!
ولی قشنگ بود شعر :))
مثل همیشه انتخاب عالی.

پاسخ :

مثل همیشه از شما متشکریم :)
لِیدی :)
۱۹ اسفند ۰۱:۰۵
وقتی آدم به یه انسان خوب برمیخوره چقدر لذت میبره
کاش همه انسان بودن

پاسخ :

آره منم لذت میبرم از اینکه با آدمای خوب برخورد میکنم:)
کاشکی خودمم آدم خوبی بودم.
منتظر ..
۱۹ اسفند ۱۶:۵۶
مرگ آدمیت. دنیا فعلا اساسش بر هرج و مرج است

پاسخ :

همینطوره ...
بعضیام ازین آب گلالود خوب ماهی میگیرن.
همه ی ما حتی خود منو شما هم در وضعیت امروز بشر نقش داریم.
انشالله عاقبت هممون ختم به مرگی شریف بشه.
گمـــــــشده :)
۲۱ اسفند ۲۳:۳۵
این شعرو خیلی دوست داشتم. تنها شعری بود که حفظ بودم

پاسخ :

آره واقعا شعر قشنگیه:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان